در دانشگاه که بودم داستان زیاد میشنیدیم. یکی از این داستانها درباره الهه رانتی بود که روزگاری در دانشگاه تحصیل میکرد.
اولین بار که شنیدم لای صحبت کسی بود که در نکوهش رانت بسیج دانشگاه حرف میزد. میگفت زمانی کسی رئیس بسیج بود که با سهمیه شاهد قبول شده بود و در دانشگاه درسی را نبود که نیوفتاده باشد و به زور توانست لیسانس بگیرد، پس از آن صاف فلان مقام بسیار بالا را با رانت بهش دادند. نامش را نگفت ولی.
پس از آن دو-سه بار زمانی که با مکانیکیها بودنم از او شنیدم. بچههایی که برای کارآموزی به سایپا رفته بودند از داستانهای جالبی درباره فساد در سایپا حرف میزند. این لا میگفتند که ما روز و شب درس مکانیک خواندیم تهش نان جلویمان نمیاندازند حالا الهه رانتی بود در شریف که همه درسهایش را افتاده ولی چون به بالا وصل بوده شده مدیرعامل سایپا. نامش را کسی نمیدانست ولی.
در چند روز اخیر بحث زیادی حول مهرداد پذرپاش شکل گرفته. از جعل نامه سابقه کاریاش بگیر تا دزدی ارزشافزوده توسکا. مطلبی ازش خواندم که میگفت ایشان پلههای ترقی را نه با پلهبرقی بلکه با آسانسور طی کرده، لای آن متن دیدم نوشته «دانشگاه شریف...مدیرعامل سایپا»؛ فهمیدم که اوه! پس الهه رانت افسانهای دانشگاه همین بذرپاش بوده که امروز رئیس دیوان محاسبات شده.
آقای بذرپاش چیزی که دود از کلهام پراند این بود که خواندم شما ورودی ۷۷ دانشگاه هستید. این که پس از گذشته دو دهه نام شما هنوز در حافظه افسانهای دانشگاه زندهاست نشان میدهد که شما چه الههای بودهاید. جز پدیده شما تنها مریم میرزاخانی به این افتخار نائل آمده.