Max Richter - Written On The Sky

موسیقی‌ها را گذاشته بودم پس زمینه گوشم و با چشمانم کتابی را می‌خواندم. رسید به این آهنگ، دیدم که چقدر به حال و هوای این روزها می‌آید*. چشمانم را بستم و برای چند دقیقه تنها گوش شدم.

پ.ن*: مخصوصاً زمانی که برای فیلمی به نام جداماندگی ساخته شده.

بشنویم Written On The Sky(نوشته‌شده بر آسمان) از مکس ریچر

دانلوددریافت حجم: 3.82 مگابایت

ورژن اصلی این آهنگ با ساز زهی و نامش در طبیعت روشنی روز است. من البته با پیانواش را بیشتر دوست دارم.

Pinhani - Ne Güzel Güldün

امروز داشتم به آهنگ‌های ترکی گوش می‌دادم. به یک موسیقی راک رسیدم و حس کردم خواننده مدام می‌گه «گل‌دون». گشتم تا ببینم آیا این همون گل‌دون فارسی هست که به ترکی راه پیدا کرده؛ و فهمیدم که نه Güldün فعلی ترکیست به معنای «خندیدی».

گفتم این آهنگ رو با شما هم به اشتراک بذارم.

بشنویم Ne Güzel Güldün (چه زیبا خندیدی) از Pinhani

دانلوددریافت حجم: 7.05 مگابایت

Despina Vandi - Katalaveno

دیروز پرسیده شدم که آیا هنوز این آهنگ محبوب‌ترین آهنگم هست؟ جوابم بله بود. هم این آهنگ محبوب‌ترین آهنگ است و هم دسپینا وندی محبوب‌ترین خواننده‌ام.

نگاه به کودکی هم‌واره برای من هم‌راه با درد شدیدی از نوستالژی است، نوستالژی توأم با موسیقی. کودکی من زمانی بود که آهنگ‌های شیش و هشت -که من زیاد دوستشان نداشتم- در ایران به شدت موج گرفته بودند و موسیقی فارسی ضعیف شده بود*. من بیشتر زمانم به آهنگ‌های خارجی گوش می‌دادم بی‌ آن که کلمه‌ای بفهمم. خوش‌بختانه دقیقاُ همان زمان آهنگ‌های نوجوانانه در آن ور آب مد شده بودند.

حالا که عقب نگاه می‌کنم باید بپذریم سلیقه‌ام بسیار تغییر کرده، البته اگر با ده-پانزده سالگی‌ام هم‌سلیقه بودم باید تعجب می‌کردم. آهنگ‌هایی که روزگاری برایم ریتمی معجزه‌بار داشتند امروز آن رنگ قدیم را ندارند، مانند «دختری مثل تو» یا «سنگ‌دل». یاد گرفتن زبان انگلیسی و فهمیدن متن هم بخشی از علاقه‌ها را کشت، مثلاً «تنها یک رویا» دیگر برایم نابود شده؛ گرچه که هنوز هم ریتمی عالی دارد.

ولی بعضی آهنگ‌ها هیچ وقت برایم کهنه نشدند. یکی همین آهنگ که هر بار که گوشش می‌کنم تازگی دارد، یکی «خیلی کم خیلی دیره» از جوجو و چندین آهنگ دیگر. آبی را هم نباید جا بیاندازم.

بشنویم، Katalaveno(می‌فهمم) از Despina Vandi

دانلوددریافت حجم: 5.81 مگابایت

پ.ن*: سلیقه هر کس متفاوت است. ولی من ترجیح می‌دهم صدها بار آهنگ رفته الهه را گوش کنم تا آهنگ‌های امروزی فارسی که حس نمی‌کنم شاعرشان صادقانه حرفی از دل زده.

Gustavo Santaolalla - Babel

چند روز پیش کسی کلیپی ایرانی رو بهم نشون داد و پرسید که چه آهنگی توش به کار رفته. آهنگ معروف بابل بود از فیلمی به همین نام که انگار جدیداً تو فضای مجازی ایرانی باب شده. پس گفتم با شما هم به اشتراکش بذارم، شاید شنیده باشید و ندونید که چه آهنگیه.

این آهنگ با یک ساز خاص (ساز سنتی آرژانتین) و توسط یک نوازنده خاص که برنده دو اسکار بهترین موسیقی هست نواخته شده، یکی برای همین فیلم و دیگری برای کوهستان بروکبک. گوستاوو سانتائولایا درباره خودش می‌گه: «زمانی که ده سالم بود معلم موسیقیم به مادرم گفت: «گوش‌های او از موسیقی‌ من قوی‌تر است؛ پس کنار می‌کشم». از آن روز تا به حالا به تنهایی ادامه دادم. اولین آهنگم را در ده‌سالگی نوشتم و در شانزده‌سالگی اولین آلبومم را فروختم.»

بشنویم، Babel(بابل) از Gustavo Santaolalla

دانلوددریافت حجم: 6.78 مگابایت

Omar Akram -Angel of Hope

ناامیدی در بچه‌ها موج می‌زند. یادم است ترم‌های اول که بودیم، وقتی صحبت اپلای می‌شد جبهه کسانی که می‌گفتن می‌رویم ولی برمی‌گردیم سنگین‌تر بود. من هم جز جبهه اول بودم چون شهرم را دوست داشتم. هر چه جلوتر می‌رفتیم به مشکلات اضافه می‌شد و از جبهه اول کاسته. این روزها اما انگار وجود ندارند. اصلاً نمی‌شنوم کسی بگوید که می‌رود خارج ولی برمی‌گردد. عده کوچکی از بچه‌ها ایران می‌مانند و عده عمده برای همیشه این خاک را ترک می‌کنند. اگر ازشان بپرسید چرا بی‌درنگ پاسخ می‌دهند که ناامیدند. ناامید از بهترشدن، ناامید از اصلاح، ناامید از تغییر.

گروه بچه‌های مازندرانی دانش‌گاه را شماردم؛ بالای هشتاد درصد برنمی‌گردند. آن بیست درصد هم احتمالاً تعدادیشان بروند و نیایند. برای این می‌نویسم چون امروز دوستی به من زنگ زده بود و ناله می‌کرد که هنوز نتوانسته پذیرش بگیرد. پرسید که دانش‌گاه‌های غیرمعتبر و سطح پایین برای اپلای کدامند که همان جاها برود و گفت «اعتبار دانش‌گاه برام مهم نیست، فقط می‌خوام از این خراب شده فرار کنم».

این ها را که دیدم یاد پیانو «فرشته امید» از عمر اکرم افتادم. آهنگی که در نامش امید است ولی تنها چیزی که در آن حس نمی‌کنم، امید است.

بشنویم، Angel of Hope(فرشته امید) از Omar Akram

دانلوددریافت حجم: 3.31 مگابایت

سورسون باهار - جان کازاز

فصل مورد علاقه من بهار هست. امسال، اولین سالی بود که بهاری نداشتم. صدای بل‌بل‌ها البته از باغ بزرگ کنار خونه ما هر روز و شب می‌یاد ولی جای بیرون رفتن‌های اردیبهشتی و چیدن آلوچه‌های نورسیده باید در اتاقم قرنطینه بمونم. دیدم این آهنگ ترکی بغض‌دار بهاری چقدر خوب بیان‌گر این حال و روزه.

بشنویم sursun bahar(پاینده باد بهار)‌ از Can Kazaz

دانلوددریافت حجم: 4.16 مگابایت

پ.ن: البته درست‌ترش sürsün هست.

Despina Vandi - Thelo Na Se Do

امروز که باز این آهنگ دسپینا به گوشم خورد، یادم افتاد یه که زمانی چه کپی بازاری بود تو ایران از ریتم این آهنگ. تنها یک مثالش که یادم اومده آهنگ شادی حرومه رضا راد هست.

به آهنگ‌های دسپینا وندی تو ایران تجاوز شده و تا دلتون بخواد آهنگ‌هاش رو دزدیدن. بیشتر از سه سال پیش درباره کاور کردن آهنگ چشم‌های خیس من محسن یگانه از دسپینا نوشته بودم. ولی یگانه آهنگ دلم رو بردی رو هم از دسپینا کپی کرده. و بسیاری خواننده‌های دیگه که این کارو کردن. آهنگ معروفی از دسپینا وندی نیست که کپی نشده باشه.

بشنویم Thelo Na Se Do(می‌خوام ببینمت) از Despina Vandi

دانلوددریافت حجم: 6.89 مگابایت

پ.ن: در زمان گوشی‌های نوکیا یک آهنگ دیگه به نام آمین تیراتا (Amintirea ta به معنی خاطرات تو) در گوشی‌ها به وفور شنیده می‌شد. این آهنگ رومانیایی هست به خوانندگی Liviu Guta و Florin Salam. این هم کپی شده از دسپینا هست.

Richard Clayderman - Mariage D Amour

تو اوضاع ناموزون اخیر فضای این وبلاگ ناخواسته رنگ سیاسی گرفته، چیزی که من مشتاقش نیستم. گفتم با گذاشتن یه آهنگ تلطیفش کنم.

فکر کنم همه این آهنگ پیانو معروف رو حداقل یک بار شنیده باشن و ریچارد کلایدرمن رو بشناسن. با توجه به شهرت این آهنگ، اکثراً فکر می‌کنن نوشته خود کلایدرمن هست که نیست. من در بچگی از آهنگ‌های این نوازنده خسته شده بودم چون بابا از طرف‌دارانش بود و ما مدام آهنگ‌هاش رو می‌شنیدیم. اما در این بین، روح‌نوازترین آهنگ همین بود.

بشنویم Mariage D'amour(ازدواج عشق) از Richard Clayderman

دانلوددریافت حجم: 2.53 مگابایت

البته در اصل این آهنگ نوشته پل د سنویل(Paul de Senneville) آهنگ‌ساز فرانسوی هست که کلایدرمن با تغییر اون رو در آلبمش گذاشته. کلایدرمن آهنگ رو ساده کرده و مخصوصاً نت‌های تزئینیش رو برداشته. سال‌ها بعد از او، جورج{ژوقژ} دیویدسون(George Davidson) -او هم فرانسوی- آهنگ اصلی سنویل رو نواخت که در زیر می‌تونین بشنوین.

دانلوددریافت حجم: 6.11 مگابایت

دنگ - محیا حامدی

روزهایی که ایران و آمریکا پرتنش بودند و با موشک سخن می‌گفتند روزهای آسانی نبود. جوی در هوا بوی جنگ می‌داد و در همین هوا امیرحسین طالبی شعری به زبان دزفولی دربارهٔ جنگ نوشت. شعری به نام دِنگ که به فارسی همان مَنگ می‌شود. خواننده‌اش محیا حامدیی، دختری بیست ساله (1377) است، هم‌سن امیرحسین.

این آهنگ را در وبلاگ می‌گذارم تا ثبتی باشد برای تکه‌ای از این روزها. تاکید می‌کنم که تنها تکه‌ای. هواپیما بماند؛ اعتراضات بماند؛ آزار خانواده‌ها و به دروغ بسیجی خواندن هم‌دانش‌گاهی‌های کشته شده من بماند؛ معامله قرن بماند؛ ویروس کرنا بماند... آه که چقدر این روزها در یک آهنگ جا نمی‌گیرد.

بشنویم، دنگ از محیا حامدی

دانلوددریافت حجم دانلود: 2.19 مگابایت

پ.ن: ممنون از وبلاگ مدیوم شات برای یادآوری این آهنگ.

Rob Costlow - Forbidden

در پرمشغله‌ترین روزهایم، اینترنت را قطع کرده‌اند؛ سه روز است. چشمانم به اجاق گاز خیره، کارهای ناتمام را می‌شمارم. می‌خواهم بی‌خیالش شوم، کتاب جبر خطی را بر می‌دارم تا چند مسئله حل کنم؛ یک هو باز یادم می‌افتد که اینترنت قطع شده‌است. اینترنت را هم ممنوع کرده‌اند. تا صدایی در آمد دهانش را دوختند و سه روز کار نکرده را روی شانه‌هایم انداختند.

برایم چیز جدیدی نیست. تا خاطرم هست پر از ممنوعیات بوده‌ام؛ از همان بچگی. کودکی بیش نبودم که روسری خاله‌ام را کشیدم و گفتم وقتی بیرون می‌روی نگذار، زشتت می‌کند. خندید و گفت دست من نیست؛ ممنوع است. با پدر به شهر مادریم رشت می‌رفتیم، نزدیک ایست بازرسی صدای نوار را کم کرد؛ پرسیدم چرا؟ گفت آواز زن ممنوع است. پلیس‌ها ریختند به خانه‌مان و ماهواره‌هایمان را شکاندند؛ گفتند ممنوع است. چندی بعد کامپیوتر خریدیم. وارد اینترنت شدم و هیجان‌زده در گوگل سرچ کردم car، سایت‌ها یکی در میان ممنوع بودند. معلم پرورشی به ما گفت فیلم‌های هالیوودی ممنوع است. وقی دختر عمویم را گرفتند، فهمیدم اگر با جنس مخالف در خیابان راه‌ بروی ماموری می‌آید و می‌پرسد؛ اگر محرم نباشید ممنوع است. در بلاگ‌فا و رزبلاگ وبلاگ داشتم، ناگهان گروه گروه ممنوعمان کردند. در دبیرستان -زمانی که تقریباً تمام بچه‌ها خودارضایی می‌کردند- معلم دینی هوار می‌کشید که ممنوع است. چند سال بعد دیدم که با فیلترشکنی که ممنوع است می‌روم در یوتیوبی که ممنوع است درس بخوانم و با تلگرام ممنوع با مامان صحبت می‌کنم. حالا هم شاید دارم حرف‌هایی را می‌نویسم که ممنوع است.

خسته‌ شده‌ام. دیگر نمی‌کشم. روانم تا خرخره از ممنوعیت‌ پر شده. من مرد این سرزمین نیستم، غریبم، باید بروم. باید فرار کنم از این همه ممنوعیت. باید خانه‌ای در آن سوی شیب بسازم، و خواهم ساخت.

بشنویم Forbidden(ممنوع) از Rob Costlow

دریافت حجم: 10 مگابایت

۱ ۲ ۳ ۴ . . . ۷
سرندیپیتی تنها نام شخصیت صورتی کارتون جزیرهٔ ناشناخته نیست؛ «serendipity» واژه‌ای انگلیسی با پیشینه ایرانیست که به یافته‌ای نیکو به صورت ناگهانی اشاره دارد. دست‌آوردی اتفاقی و مثبت که جوینده به دنبالش نبوده، اما به دستش آورده.
همان‌طور که بعضی آدم ها ناگهان خوشبخت می‌شوند، همان‌طور که شاید شما یک روز سرندیپیتی خود را بیابید.

پ.ن: واژه سرندیپیتی از واژه ایرانی سرندیپ ساخته شده. سرندیپ به معنای سریلانکایی است.


ذات متن برای خوانده شدن است. کپی بدون ذکر منبع مجاز می‌باشد.