سالهای اولی که به اینترنت اومده بودم گاهی میدیدم که برای تمسخر افرادی که به شدت حزباللهی هستن میگن «اینا همونان که عکس خمینی رو تو ماه میدیدن». من از ماجرا خبر نداشتم ولی بعدتر فهمیدم که چنین شایعهای در سالهای اول انقلاب (1357) حسابی در بین مردم پیچیده بوده و بسیاری بهش باور داشتن.
منشا این شایعه برام سوال بود. برای همین رفتم ببینم که آیا او تنها نفریه که در ماه دیده شده؟ و طبق معمول دیدم که نه!
محمد پنجم مراکش
محمد الخامس فردی از خاندان پادشاهان مراکش بود و در دورهای که مراکش مستعمره فرانسه بوده زندگی میکرد. زمانی که زمزمههای استقلال مراکش به فریاد تبدیل شد، فرانسویها او رو به ماداگاسکار تبعید کردن تا حدود سه سال بعد که انقلاب مغرب پیروز شد و به عنوان شاه به مراکش برگشت. در زمان تبعید شدنش (حول 1335) شایعه دیدن روی او بر ماه بین مراکشیها پخش شد.
نوردوم سیهانوک
نوردوم پادشاه کامبوج بود که در دوران وحشت خمرهای سرخ از کشورش تبعید شد اما با احیای نظام سلطنتی بازگشت. آوارگی و گرسنگی مردم در دوران خمرها باعث شد تا بعضی مردم به نوردوم به عنوان یک نجاتبخش و رهاییدهنده نگاه کنن و به یک رهبر معنوی تبدیل بشه. شاید به همین دلیل زمانی که در سال 1391 در بیمارستانی در پکن چین فوت کرد، شایعه دیدن صورت او بر ماه در بین مردم پخش شد. تنها چند ماه بعد از این واقعه، حادثه بعدی رخ داد.
دلوار حسین سعیدی
دِلوار یک رهبر و سخنگوی اسلامی در بنگلادش هست که در سال 1391 به جرم نسلکشی و تجاوز در جنگ استقلال بنگلادش، در دادگاه جنایات جنگی به اعدام محکوم شد. بعد از خبر محکومیت سعیدی به اعدام، در حالی که در بین بعضی مسلمانها شورشی در اعتراض به این حکم شکل گرفته بود شایعه دیدن شدن تصویر او در ماه پخش شد و حتی از بلندگوی مسجدها خونده شد. این داستان تنها چند ماه بعد از دیدن چهره نوردوم سیهانوک بود.
اینها فقط ماجراهایی بود که من پیدا کردم. احتمالاً بخش بزرگی از داستان در این پست نوشته نشده. اما همین تعداد کم، از دیرباز تا امروز؛ خامس در 1335، خمینی در 1357 و سعیدی در 1391 رو شامل میشه.
معلوم نیست که چه کسی اولین بار این دروغها رو گفته؛ اما چیزی که معلومه اینه که دروغها در تاریخ تکرار میشن، از جامعهای به جامعه دیگه میرن و مردمی هستن که باورش کنن.