بعد از پست قبلی یادم اومد که من هم گاهی برای شوخی یک سری ریشهیابی طنز در مییارم. (حتی تو یه کانال خالی تگرام که گمونم risheyab@ باشه فوروارد میکنم). گفتم این جا به اشتراکشون بذارم (احتمالاً در آینده به مرور بهشون اضافه بشه).
در ایران قدیم، برای سریعتر پایین آمدن از جایی بلند سرسرهای میساختند تا بر روی آن سر بخورند. اما به دلیل اصطکاکی که سرسرههای آن زمان داشت -و سرعتی که گاهی مشکلآور میشد- این کار، کار سادهای نبود.
به همین خاطر زمانی که دستگاه خارجیای آمد نامش را آسانسور گذاشتند.
حضرت مانی از مهمترین پیامبران ایرانی است که در آن دوران جنبشی جهانی داشته. معجزه مانی نقاشی بود؛ تصاویری میکشید که وضوحش برای مردم باورپذیر نبود و همین باعث میشد او را باور کنند. شهرت منحصربهفرد مانی در نقاشی برای قرنها در یاد مردم ماند.
برای احترام به این حقیقت تاریخی وقتی دانشمندان غربی دستگاهی خلق کردن که تصاویر را با وضوح بالا نمایش میداد، نامش را مانیطور گذاشتند.
تاریخ تکنولوژی داستانهای جالبی را به خود دیده است. حتی واژهها و خُردفرهنگهای تازهای را به دنیا اضافه کرده است. مثلا یکی از این داستانهای جالب ورود سیستمعامل mac به این بازی بوده. شرکت اپل با معرفی مک رویای بزرگی را در سر میپروراند اما همه چیز طبق آن پیش نرفت. مردم این محصول گران را را در جدال با ویندوز و لینوکس تنها گذاشته بودند. تنها بعد از کشف روزنهای امنیتی بود که گروه بزرگی از هکرها به استقبال مک آمدند. این روزنه به آنها اجازه میداد تا با داشتن سیستمعامل مک، به یک مک دیگر نفوذ کنند و اطلاعاتش را بدزدند.
پس از برملا شدن این اشتباه بزرگ، شرکت اپل عذرخواهی کرد و به سرعت آن باگ امنیتی را برطرف نمود. گرچه این باعث نشد دید مردم به راحتی تغییر کند. حالا در جامعه لطیفههای زیادی برای مک ساخته میشد و یکی از کلیشهها این بود که افرادی که مک دارند اکثرا هکر و دزد هستند. از این جا بود که به افراد ناپاک و دزد و حیلهگر «مککار» گفتند. بازتاب ویژه این واژه را میتوان در ترکیب روباه مککار دید.