میخواهیم یک بازی زبانی بکنیم. بیایید نام واژههایی که معنایشان بر خودشان نیز صدق میکند را «خودبیانگر» بگذاریم. روشنتر بگویم، اگر معنای واژهای میتواند ویژگیای از آن واژه را بیان کند آن واژه خودبیانگر است. مثلاً واژه «سهبخشی» خودبیانگر است؛ چون سهبخشی سه بخش دارد. ولی واژه «سیب» خودبیانگر نیست، چون سیب نیست. همانطور که واژه «خوشمزه» خودبیانگر نیست، چون خوشمزه نیست.
برای مثالهای بیشتر، واژههای «بیرنگ» و «بیبو» خودبیانگر هستند؛ چون رنگ و بو ندارند. خود واژه «واژه» نیز خودبیانگر است چون خودش یک واژه است! «فارسی [صفت]» هم خودبیانگر است، چون فارسی است. حتی اگر گیرهای فلسفی را کنار بگذاریم، واژه «بامعنی» هم خودبیانگر است، چون معنی دارد.
پس نام هر واژهای که معنایش میتواند ویژگیای از خودش را بیان کند را خودبیانگر گذاشتیم. نام هر واژهای که خودبیانگر نیست را هم ناخودبیانگر میگذاریم.
پرسش این است، خود واژه «ناخودبیانگر»، خودبیانگر است یا ناخودبیانگر؟