من حدود یک سال پیش پستی با عنوان «واژگان عربی با ریشه فارسی، یا وامواژهای دروغین؟» نوشته بودم که در اون تعدادی واژه عربی که ادعا میشد ریششون فارسیه رو رد کردم. اون پستم در حقیقت نقدی بود به جریانی شبه پانفارس که با ریشهشناسیهای عامیانه، ریشه خیلی از واژهها رو فارسی میدید در حالی که نبودن. اما متاسفانه بعد یک سال، بارها دیدم اون پست داره به جریان نادرست دیگهای، یعنی پانعربی کمک میکنه! افرادی بودن که با ارجاع به اون پست میخواستن صفحه ویکیپدیای فهرست واژههای عربی با ریشه فارسی رو پاک کنن؛ صفحهای که خود من ایجاد کنندش هستم! پس باید این پست رو مینوشتم تا بهشون بفهمونم من منظورم این نیست که عربی هیچ وامواژهای از فارسی نداره.
در این که عربی امروز پره از واژههای فارسی شکی نیست. کسی نمیتونه ادعا کنه واژه کهرباء به عنوان واژه اصلی برای «برق» در عربی، فارسی نیست. یا امیدوارم قبول داشته باشین واژه استاذ عربی از استاد فارسی اومده. ولی من تو این مقاله نه به دنبال عربی امروزی، بلکه میخوام تنها به واژههای بسیار معروف عربی فصیح بپردازم.
از اون جایی میزان شکگرایی بعضی از شماها رو درک کردم، تلاش میکنم برای تکتک ادعاهام تو این مقاله منبع بذارم. نهتنها منابع آکادمیک میذارم، بلکه با توجه به ذهنیتی که از بعضیتون دیدم قول میدم از هیچ ایرانیای منبع نذارم. پس حتی اگه فهمیدین پدرجد یکی از نویسندههای منابع من ایرانی هستن بهم بگین عوضش کنم که بعدا نشنوم اینا پانفارس بودن و فلان!
در این نوشته عدوپ مخفف «عکس در واژهنامه پهلوی» هست که به فرهنگ پهلوی هنریک ساموئل اشاره داره. و عمزچ مخفف «عکس مقاله جانی چونگ» که منظور این مقاله هست.
دین
بله بله بله! دین یک واژه کاملاً فارسی و کهن ایرانیه (عدوپ) این واژه پهلوی تغییر یافته واژه اوستایی دَئِنا هست که در گاتاها، کهنترین بخش اوستا بارها اومده (عکس). در مقاله چونگ گفته شده که واژه عربی دین از فارسی گرفته شده (عمزچ).
سراج
واژه عربی سراج به معنای چراغ یا روشناییده، از واژه چراغ فارسی اومده. در همون مقاله گفته شده (عمزچ).
ازل
در پهلوی واژه اَسَر به معنای بیآغاز وجود داشت (عدوپ). پیشوند «اَ» در پهلوی منفی کننده بود. یعنی اَسر میشد بیسر که یعنی بدون آغاز. عربی واژه اسر رو از فارسی گرفت و به ازل تغییر داد. در همون عدوپ فارسی بودن این واژه نوشته شده.
فردوس
این رو دیگه باید توضیح بدم از پردیس فارسی مییاد؟ (عمزچ)
زمان
زمان یه واژه کاملاً فارسیه (عدوپ). زمان در اصل از خدایان ایرانی بوده. زروان خدای زمان، ریشه این واژه هست که در فارسی امروز اسمش به زمان تغییر یافته. این که ریشه واژه زمان عربی از فارسی به صورت مستقیم گرفته شده یا نه موضوع خیلی پیچیده و بحثبرانگیزی داره. برای اطلاعات بیشتر این مقاله رو بخونین.
این که دو کشور در همسایگی هم بوده باشن و هیچ اثری بر زبان هم نگذاشته باشن به خودی خود ادعای عجیبیه؛ ولی این که یک منطقه قرنها در جوار یک امپراتوری بوده باشه و هیچ تاثیری از زبانش نگرفته باشه از مضحکترین حرفهاست.
موارد زیاد دیگهای هم هست که من بهشون نپرداختم. مثلاً دهخدا گفته که ادب در اصل فارسیه؛ یا عمید گفته هندسه عربی از اندازه فارسی اومده. میتونید به مدخل کلمات فارسی قرآن در ویکیفقه هم نگاه کنید.
افسانه زبان پاک و خالص عربی یک ادعای خندهداره! هر چیزی که شنیدین یا تو بچگی به خوردتون دادن رو باور نکنین. این مقاله هم تنها چند مثال از وامواژههای فارسی عربی بود، در حالی که عربی کلی واژه از زبانهای دیگه مانند رومی و لاتین گرفته (مثلاً تلاش کنین ریشه صراط رو در بیارین).