تفاوت آلوچه با گوجه‌سبز، کدام درست است؟

در کودکی متوجه شدم عده‌ای به میوه‌ای -که در مازندرانی هَلی و گیلانی خولی خوانده می‌شود- آلوچه و عده‌ای دیگر گوجه‌سبز می‌گویند. آلوچه برایم منطقی‌تر بود چون میوه‌ای که در جنگل‌های ما به وفور پیدا می‌شد در آغاز سبز و سپس زرد و قرمز می‌شد و منطقی نبود به میوه‌ای قرمز گوجه‌سبز بگویم (با گوجه بودنش مشکلی ندارم، جلوتر می‌گویم که چرا).

امروز اما مطلبی را می‌نویسم که به دعوای آلوچه-گوجه‌سبز خاتمه می‌دهد. این دو میوه یکی نیستند. گوجه‌سبز و آلوچه دو درخت متفاوت اما نزدیک و هر دو هم‌سرده آلو هستند که در زیرسرده با هم تفاوت دارند. شکل ظاهری میوه‌هایشان در حالت نپخته بسیار شبیه است و احتمالا همین باعث شده با هم اشتباه شوند. این که کدام درست است بستگی به این دارد که میوه جلوی شما از کدام درخت چیده شده.


آلوچه(نام علمی: Prunus cerasifera) درختی از سرده پرونوس(همان سرده آلو) و از گونه آلوچه است (گونه‌اش به نام خودش است). آلوچه در ابتدا سبز است اما بعد از پخته شدن به زردی و قرمزی می‌زند. می‌توانید عکس‌های آلوچه را در حالت نپخته و پخته شده ببینید.

آلوچه آلوچه آلوچه

گوجه‌سبز(نام علمی:Prunus domestica ssp. italica) درختی باز هم از سرده پرونوس و از گونه آلو است. میوه این درخت برخلاف آلوچه بعد از پخته شدن زرد یا قرمز نمی‌شود و تنها از سبز تیره به سبز روشن تغییر پیدا می‌کند، پس همیشه سبز است. حالا شاید بگویید هنوز نامش ایراد دارد چون باید «آلوسبز» می‌بود و چرا گوجه که هیچ ربط و شباهتی ندارد؟ مسئله این جاست که معنای واژه گوجه عوض شده! چیزی که شما در ذهنتان است «گوجه‌فرنگی» است نه گوجه. تا حالا به این فکر کرده‌اید که اگر فرق نخود و نخودفرنگی را می‌دانید پس فرق گوجه و گوجه‌فرنگی چیست؟ با رجوع به لغت‌نامه دهخدا معلوم می‌شود گوجه در اصل به میوه‌های آلونما یعنی از همان سرده پرونوس اطلاق می‌شده. ایرانی‌ها پس از ورود گوجه‌فرنگی به ایران آن را به طرز عجیبی شبیه آلو دیدند (همان‌طور که افرادی سیب‌زمینی را شبیه سیب) و نامش را تقریبا به زبان امروز آلوفرنگی یا به زبان آن موقع گوجه‌فرنگی گذاشتند. پس این گوجه‌سبز نیست که شبیه گوجه نیست، بلکه اتفاقا گوجه‌فرنگی شباهتی به گوجه ندارد! می‌توانید عکس‌های گوجه‌سبز را در حالت نپخته و پخته ببینید.

گوجه‌سبز گوجه‌سبز

پ.ن: شاید بپرسید من از کجا فهمیدم و پاسخ‌اش این است که رفته بودم ریشه واژه گوجه را پیدا کنم.

آواتار
منظور از "پخته" ، "رسیده" است ؟
چه جالبببب من کلا فکر میکردم یه میوه ان :"""
بعد این دوتا در حالت نارس یه مزه و یه شکل اند ؟
چون رسیده-کال برام خیلی معنی خوردنی-غیرخوردنی می‌ده ترجیح دادم از پخته-ناپخته استفاده کنم.
تقریبا مزشونم یکیه به نظرم! آلوچه‌های طرف ما ترش‌تر و از نظرم خوش‌مزه‌تره البته.
آواتار
۰۸ می ۰۲:۲۰ دُردانه ‌‌
اتفاقاً چند روز پیش تو کانال جولیک بحثش بود.
ما ترک‌ها به اون گوجه‌سبزا می‌گیم اَلچه. به آلو هم می‌گیم علی :))
بعد برای گوجه‌فرنگی دوتا اسم داریم: بامادور و قرمزی‌بادمجان (=بادمجان قرمز)
بادمجون در زبان ما دو نوعه: قرمز و قره (=سیاه)
اون بادمجون مشکی همون بادمجون بنفشه که ما سیاه می‌گیم.
در ادامۀ این بحث به این نتیجه رسیدیم که ما در زبان ترکی بنفش نداریم و اگه یکی پای چشمش بنفش شده باشه یه چیزی می‌گیم که معادل با کبود هست. می‌گیم گُوریب (= کبود شده است)
حالا این رنگ گورمیش (کبود) رو هم برای آسمون که آبیه به‌کار می‌بریم هم برای سبزیا. در واقع هم به سبزی خوردن می‌گیم گوی هم به آسمون.
مرسی دردانه احساس می‌کنم چیزای جالبی درباره زبان ترکی نوشتی. الان نصفه شبه من یه دور خوندم دیدم مغزم قد نمی‌ده : )) ایشالله فردا پاسخ رو ویرایش می‌کنم برات.
آواتار
۰۸ می ۰۲:۲۴ دُردانه ‌‌
خب پس خواستی پاسخ بدی پای این کامنت دومم بده که بیان بهم اطلاع بده. اونو ویرایش کنی نمی‌فهمم مگر اینکه حذف پاسخ رو بزنی.
ما یه مسجد هم داریم به اسم مسجد کبود که بهش می‌گیم گوی مسجدی. گوی همونه که معنی آسمون و سبزی خوردن می‌ده.
آواتار
۰۸ می ۰۳:۳۳ احسان ابراهیمیان
جالب بود منم همیشه فکر میکردم اینا یه میوه هستن :))

در باره رنگ آبی و سبز توی ترکی و یکی بودن کلماتش یه بحثی هست که اساسا آبی خیلی دیر شناخته شده و قدیما به رنگ آسمون سبز هم میگفتن توی خیلی از زبان ها:

https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D8%A8%DB%8C#%D8%A2%D8%A8%DB%8C_%D8%AF%D8%B1_%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D9%85%D8%AE%D8%AA%D9%84%D9%81
آره درباره آبی این رو زیاد شنیدم. گرچه یه تحقیق جامع نکردم هنوز دربارش که خوب بررسی کنم. ولی مثلاً می‌دونم ما گنبدهایی در ایران داریم که نامشون گنبد سبزه ولی در اصل آبین.
آواتار
۰۸ می ۰۶:۳۴ 🎼 کالیستا
وای چه جالببب. من فکر میکردم آلوچه همون لواشکه و اصلا نمیدونستم میوه هم داره.😅
چه پست پرمحتوایی بود این پست.
آواتار
۰۸ می ۰۷:۰۶ اسماعیل غنی زاده
چه جالب همین دو روز پیش تو خونه بحثش بود
وانتیا رو ماشینشون نوشتن گوجه سبز چون قبلنا اصلا همچین چیزی ندیده بودیم جدیدا سر زبونا افتاده...قبلنا کلا به این میوه آلوچه میگفتیم
سلام اسماعیل. گویا در نقاط مختلف ایران چیزهای متفاوتی می‌گن به این میوه.
آواتار
۰۸ می ۰۷:۱۸ هلن پراسپرو

اینکه مردم کلا تو شناسایی و نامگذاری میوه‌ها مشکل دارن مختص ایرانیا هم نیست‌‌‌، مثلا همین بنده‌ی خدای انگلیسی زبانی که اولین بار آناناس رو دید. فکر کرد چون شبیه میوه‌ی کاجه پس به جای اسم آناناس، که تقریبا بقیه دنیا به این اسم صداش می‌کنن، باید اسمشو بذاریم pineapple!:)))
آواتار
۰۸ می ۱۶:۰۱ فیلو سوفیا
من به اون سبزه تو عکس آخر همیشه میگفتم گوجه‌سبز و خب رنگش هم تغییر نمی‌کرد و فقط سبزش کم‌رنگ میشد.
به زرده قطره‌طلا و به قرمزه شبرنگ میگم. درسته یا اینا هم فرق دارن؟!
ما به آلو زرد می‌گیم قطره‌طلا. اونی که ما قطره‌طلا می‌گیم خیلی بزرگ‌تر از آلوچست.
شبرنگ نشنیدم. ما نمی‌گیم.
آواتار
سلام. خوبی؟ جالب بود و برای من که نمی دونستم، خیلی با ارزش!

خیلی کم پیدا بودی و فاصله ی مطالبت زیاد شدن!
بهتری؟
سلام ممنون. درسا و کارهای زندگیم خیلی زیاد شده احتمالا فعلاًها به ندرت وقت کنم پست بذارم.
آواتار
۰۹ می ۰۷:۴۹ .کارل الف
تنها متن مفیدی که از ابتدای قرن حاضر خوندم. :))
جای افتخاره.
آواتار
۱۲ می ۱۱:۳۲ ناشناس
وقتشه یکی بپرسه: شیرازیا به سیب زمینی میگن آلو. اینو چی میگی؟ :))
چه جالب نمی‌دونستم!
سیب‌زمینی به تازگی وارد ایران شده. شاید شیرازی‌ها هم به طرز عجیبی اونو شبیه آلو دیدن و اسمشو این گذاشتن.
آواتار
۲۵ می ۱۴:۵۰ نیمچه مهندس ...
الان که دارم فکر میکنم به بچگیم که زیاد این دو تا میوه رو میخوردیم هیچ وقت اشتباهشون نمی گرفتیم.به اولی میگفتیم آلوزرد(که متفاوت با زردآلوئه) و مزه اش ترشه و ترش هم میمونه و همیشه باهاش رب و لواشک درست میکردیم.به دومی که سبز بود و بعد زرد و بعد قرمز میشد چیز دیگه ای میگفتن که الانا گوجه سبز میگیم.البته یه نوعش هم هست که سبز میمونه و اندازه اش اندازه گردو میشه.اونم میگیم گوجه سبز
آواتار
پرسیده بودن چرا شیرازیا به سیب زمینی میگن الو
من یه بار از مادر بزرگم پرسیدم گفت اصلا قبلا سیب زمینی تو ایران نبوده یه ادم فرنگی میارتش تو ایران و اولین شهری هم که میارتش شیراز بوده و شیرازیی ها هم نمیدونستن چیه و اولین بار دیدنش اسمشو میزارن الو
ماها تو شیراز معمولا که میخوایم بریم سیب زمینی بگیریم میگیم الو زمینی بده چون اگه نگیم میگن الو چی میخوای آلو سیاه الو زرد سیب زمینی یا چی؟
آواتار
من هی میام سر می‌زنم به امید پست جدید می خورم به آلوچه و گوجه سبز :))
تزم رو بنویسم فعالیتم بیشتر می‌شه ایشالله.
مرسی که سر می‌زنی : )
آواتار
مطلب خیلی خوبی بود. حالا من هم دانستم فرق اینها چیست. متشکرم.
خواهش می‌کنم.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
سرندیپیتی تنها نام شخصیت صورتی کارتون جزیرهٔ ناشناخته نیست؛ «serendipity» واژه‌ای انگلیسی با پیشینه ایرانیست که به یافته‌ای نیکو به صورت ناگهانی اشاره دارد. دست‌آوردی اتفاقی و مثبت که جوینده به دنبالش نبوده، اما به دستش آورده.
همان‌طور که بعضی آدم ها ناگهان خوشبخت می‌شوند، همان‌طور که شاید شما یک روز سرندیپیتی خود را بیابید.

پ.ن: واژه سرندیپیتی از واژه ایرانی سرندیپ ساخته شده. سرندیپ به معنای سریلانکایی است.


ذات متن برای خوانده شدن است. کپی بدون ذکر منبع مجاز می‌باشد.