از مسائل رزومه نوشتن، یا چگونه تعویض یک لامپ را رزومه کنیم؟

یک جوکی در نوشتن رزومه هست که می‌گه شما باید انقدر رزومه‌نویسیتون قوی باشه که اگه رشتتون برقه بتونین حتی عوض کردن یک لامپ رو تو رزومتون بیارین. این جوری:

نصب موفقیت‌آمیز یک سامانه به‌روز الکترونیکی پنجاه هرتزی مولد، سازگار با ولتاژ 220 ولت، بدون هیچ حادثه ایمنی.

حالا به رزومه خودم نگاه می‌کنم و خندم می‌گیره. در قسمت سابقه کار نوشتم که شغل تابستانی دوران دبیرستانم در یک شرکت کامپیوتری بوده. که واقعا هم بوده، اما ننوشتم که در شرکت چه کار می‌کردم؛ گرد می‌گرفتم و تی می‌کشیدم و ویندوز عوض می‌کردم! و به دو قسمت اولش تو رزومه اشاره‌ای نشده.

می‌دونم شاید کسی که رزومه رو می‌خونه دچار سوء برداشت بشه و کارم بزرگ‌تر از چیزی که هست به نظر بیاد. دودلم که پاکش کنم یا نه. از طرفی دوست ندارم به کوچیک بودن کارم و گردگیری(!) اشاره کنم؛ و از طرف دیگه، دوست ندارم زمانی رو که هم‌سن و سال‌های خودم مشغول تفریح بودن ولی من تو خیابون دنبال کار گشتم و کار پیدا کردم رو از رزومم پاک کنم. من اولین گوشی و اولین لپتاپمو با همین پولا خریدم و تا مدت‌ها بزرگ‌ترین دل‌خوشیم بود.

موندم تو یه دو راهی. هیچ دلم نمی‌یاد پاکش کنم.

آواتار
۰۷ نوامبر ۲۲:۲۷ دامنِ گلدار
فعلا نمی‌خواد پاکش کنی.. بگذار چند تا کار که تو رزومه‌ت اومد و خواستی ویرایش کنی جا کم اومد اون موقع حذف کن
نگران نباش توی مصاحبه خود کسی که دنبال نیرو هست اونقدر سوال می‌کنه و برای خودش حساب کتاب داره که تهش درمیاره تو کاری که میخواد تسلط داری یا نه.. تازه همه مهارت‌ها که فنی نیست.. اینا میشه مهارت‌های اجتماعی و تیمی، پیشرو بودن و اتوماتیک کارها رو اجرا کردن، مدیریت زمان، برنامه‌ریزی و هدفمندی و خیلی چیزهای دیگه :)
ممنون از نظرت گل‌دار. راست می‌گی نباید زیادم سخت بگیرم.
آواتار
من اگه بودم پاکش می‌کردم :) چون الانم زحمتامون کم‌ارزش‌تر از اونموقع نیستن. و قانون کلی اینه که رزومه ۲ صفحه بیشتر نشه و هر سال هم باید آدم حرف تازه‌ای برا گفتن داشته باشه. با توجه به این چیزا چیزی از دبیرستان احتمالاً جایی براش نمونه.

و اینکه من درک می‌کنم اینکه میگی "زمانی که همسن و سالام مشغول تفریح بودن"، ولی اگه تو جامعه‌ی جهانی خودتو ببینی، اینجا هم بچه‌ها تو دبیرستان سرکار میرن و خیلی کارا می‌کنن. می‌تونی شاید جور دیگه‌ای یاد و خاطره اون زحمتاتو پاس بداری :)
منظور از هم‌‌سن‌و‌سال‌هام همون بچه‌های دور و بر خوردم بود، بار روانیشم برام سر همونه.

حس نمی‌کنم زندگی و امکانات این‌ها با مال من قابل مقایسه باشه. اگه منظورت از کار تو دبیرستان اینا همون «فرهنگیه» که دارن و جامعشون تو یه جای امن بهشون کار می‌ده؛ هیچ نزدیکی‌ای با خودم که تو اون سن کم برای خرید گوشی تو خیابون در مغازه‌ها رو می‌زد دنبال کار می‌گشت نمی‌بینم.
اگه بخوام حرفت رو بزرگ‌نمایی کنم، مثل اینه که به بچه روستایی‌ای که تنها کودک روستاشون بود که کیلومترها راه می‌رفت تا به مدرسه‌ دور افتاده‌ای برای درس خوندن برسه و به چند کلاس خوندنش افتخار می‌کنه بگی، «اگه جامعه جهانی خودتو ببینی این بچه شهری‌ها همه مدرسه رفتن»! و بعد بخوای چه بدونم یه جور دیگه زحماتشو پاس بداره.
آواتار
منم با نظر گلدار موافقم. چون احتمالا فقط بر اساس کاری که اون موقع می‌کردی، نمیان این کار رو بهت بدن، ولی یه امتیاز مثبت محسوب می‌شه که خیلی وقته توی محیط کار هستی و مسئولیت‌پذیری. حتی اگه کارت کم اهمیت باشه.
آره منم موافقم. ممنون.
آواتار
منم گاهی به همین چالش برمی‌خورم. چون از حوالی 17 سالگی کار می‌کردم، بخشِ کاریِ رزومه‌م نسبتا شلوغه؛ تا جایی که بعضی از اطرافیانم سخت باورشون می‌شه که واقعا این کارا رو کردم.
و دقیقا مثل تو، بخشی از کارهای من شامل همین چیزای ریزه‌میزه بوده که حسّ خوبی نمی‌گیرم از مطرح کردنشون بعنوان رزومه. مثلا سختمه به کسی بگم: «من توی فلان شرکت، فلان پوزیشن رو داشتم. اما همزمان برای اینستاگرام شخصیِ مدیرعامل هم کپشن می‌نوشتم و توی ویرایش متن قراردادها هم بهشون کمک می‌کردم.»

توی این دو سه سال، چندبار شده که در جایگاه مصاحبه کننده قرار گرفته‌ام و اتفاقا برام مهمه افرادی که برای مصاحبه شغلی میان، بهم بگن که در چه سنی، چه شغلی و با چه تسک‌هایی داشتن و چقدر تنوع داشته کاراشون. چون توی سازمانی که مشغول بودم، کار تیمی مهم بود و از طرفی لازم داشتیم افراد کمی منعطف هم باشن.
در حوزۀ تحصیلی، ولی ترجیح می‌دم بعضی چیزا رو تا جای ممکن، مختصر بیارم و اگر قرار باشه اعترافی مثل همون گردگیری یا کپشن نویسی برای مدیرعامل بکنم، توی انگیزه‌نامه بیارمش.
ممنون یاسون برای حرف دقیق و اشتراک تجربت.
منم چنین حسی دارم. نباید زیادم بزرگش کنم.
آواتار
۰۸ نوامبر ۰۴:۴۷ ماه توت‌فرنگی
:))
به نظر من پاک نکن. اصلا بد نیست تو رزومه اغراق کنی. خیلی از شرکتا اون اول کار یه دوره آموزشی دارن. اگر نداشتن هم یواش یواش یاد می گیری. :دی
آره خدا رو شکر. دوستای من یه بخش بزرگیشون رفتن سر کاری که هیچ تجربه‌ای ازش نداشتن بعد یکی دو ماه اوستا شدن الحمد لله : ))
آواتار
۰۸ نوامبر ۰۵:۵۳ نیمچه مهندس ...
با جوابی که به نورا دادی کاملا موافقم.نباید دستاوردهات رو دست کم بگیری.روی اعتماد به نفست اثر میذاره.تازه در نظر گرفتن فرهنگ و بافت محل زندگی سابقت خیلی مهمه.چون اون تمام امکاناتی بوده که داشتی.
درک و به یاد نگه داشتن اینا اونقدر مهمه که من براش چندین جلسه رفتم پیش روان شناس و هنوز هم گاهی فراموش میکنم و باعث مقایسه بیخود میشه.
سلام، ممنون. آره برای منم بیشتر این بار روانیشه که نمی‌ذاره پاکش کنم. خیلی چیزای ریز دوران دانشجوییم رو اصلاً نیاوردم تو رزومم. ولی اینو سختمه پاک کنم.
آواتار
این‌جا می‌رسیم به یه سوال فلسفی خیلی زیبا در حوزه اخلاق: آیا حرف راستی که می‌دونیم طرف مقابل برداشت دروغی ازش خواهد داشت، هنوز راسته یا دروغه؟
این سوال به نظرم خیلی ارزش فکر کردن داره.
بسیار سوال مهمیه غمی.
من دوستای مذهبی‌ای داشتم که وقتی می‌خواستن کسی رو گول بزنن، جای دروغ گفتن که گناه بزرگی می‌دونستن، حقیقت رو انتخاب شده می‌گفتن و بخش‌های مهمی رو پنهان می‌کردن. بعد می‌گفتن کارشون اشتباه نیست چون دروغ که نگفتن.
من از همون موقغ خیلی تو فکر این بودم. درسته که اطلاق دروغ به این کار، ساده‌ نیست؛ ولی هر چی هست یه حسی بهم می‌گه یه جای کار می‌لنگه.
آواتار
من با معنای شخصی‌ای که برا ما داره موافقم. ولی میگم در نهایت با همونا مقایسه میشیم. یعنی اون استاد یا کارفرما که قراره رزومه رو ببینه که نمیدونه ما تو چه شرایطی بزرگ شدیم.
حرفت درسته نورا.
دو راهی پست من بیشتر سر بار روانیش برامه. وگرنه تو موقعیت و کار تخصصی‌ای که من هستم بعید می‌دونم خیلی مهم باشه که بچگی چی کار می‌کردم.
آواتار
من بودم میزاشتم بمونه.
من تو دوران دانشجوییم از ترم دو تو یه شرکت پژوهشی شناخته شده تو حیطه‌ی علوم اعصاب کار می‌کردم و کارم در حد کارآموزی و دستیاری بود. همون کار تو رزومه ام خیلی کمک کرد برا هر دوره آموزشی یا جای دیگه برا کار فرستادم. چون اسم اونجا گنده بود، نه کاری که من می کردم و به نظرم همین خودش یه مهارته که تو سن کم بتونی مجاب کنی طرف مقابلتو که شده برا گردگیری بزاره وارد سیستمش شی.

به نظرم بزار بمونه ولی خب مثلا عنوان کارتو میتونی بنویسی کارآموز یا دستیار یا هر عنوانی که نشون بده کارت چندان پیچیده نبوده اما نه اینکه اشاره کنی گردگیری می کردی

ممنون بابت نظرت. پس منم می‌ذارم بمونه.
آواتار
من خیلی به این توصیه‌ی اغراق کردن توی نوشتن رزومه‌ام توجه نکردم و تقریبا دقیق نوشتم که چه کارهایی کردم و الان هنوز نمی‌دونم که راه خوبیه یا نه. دلیلم این بود جدا از بحث اخلاقیش، اغراق کردن احتمالا باید برای اون فردی که رزومه‌ها رو بررسی می‌کنه، مشخص باشه و نمی‌دونم، چیز خوشایندی نیست. نمی‌فهمم که چرا از نظر همه این‌قدر چیز عادی و بدیهی‌ایه که باید اغراق کنی و از حقیقت منحرف بشی.
ولی در مورد این کیس خاص، می‌تونی به قول ماوی با یک عبارتی مشخص کنی که کار خیلی خاصی نداشتی، که هم از یک طرف توی رزومه‌ات باشه، هم صادقانه باشه.
ممنون بابت نظرت.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
سرندیپیتی تنها نام شخصیت صورتی کارتون جزیرهٔ ناشناخته نیست؛ «serendipity» واژه‌ای انگلیسی با پیشینه ایرانیست که به یافته‌ای نیکو به صورت ناگهانی اشاره دارد. دست‌آوردی اتفاقی و مثبت که جوینده به دنبالش نبوده، اما به دستش آورده.
همان‌طور که بعضی آدم ها ناگهان خوشبخت می‌شوند، همان‌طور که شاید شما یک روز سرندیپیتی خود را بیابید.

پ.ن: واژه سرندیپیتی از واژه ایرانی سرندیپ ساخته شده. سرندیپ به معنای سریلانکایی است.


ذات متن برای خوانده شدن است. کپی بدون ذکر منبع مجاز می‌باشد.