خط تصویری یوکاگیر

امروز پستی از یکی از بچه‌های ویکی‌فا (که باستان‌شناس است) دیدم. درباره خطی بسیار خاص بود. خط مردم یوکاگیر(تلفظ) که در شرق سیبری زندگی می‌کنند و جمعیت‌شان در حد چندصد نفر است. راهی کوتاه تا انقراض.

من ترجمه نوشته زیر را می‌گذارم. اول ترجمه را بخوانید و بعد خط را ببینید:

«تو یار روسی تازه‌ای گرفتی و او مانع عشق ماست، و ارتباط تو با خانه‌ام را قطع می‌کند. ممکن است به زودی بچه‌دار شوید. تنها و غمگینم! به فکر تو هستم، اما پسری هست که به من فکر می‌کند و من فکر کردن راجع به او را آغاز کرده‌ام.».
نامه‌ای به خط و زبان یوکاگیری، سال ۱۸۹۶.

و حالا اصل نامه:

خط تصویری یوکاغیر

می‌توانید جزئیات و شیوه خواندن این نوشته را در این وبلاگ بخوانید. + نوشته دیگری در این خط.

آواتار
سلام
ایولاااا
چه خط خوبیه!
به درد رمزی نوشتن میخوره !
آره خطش خیلی جالبه :)) موندم جملات پیچیده رو چطور توش می‌نویسن.
آواتار
راستی اون " این وبلاگ " برام باز نمی شه... فیلتر شکن میخواد ؟
آره. وبلاگش تو بلاگ‌اسپاته که مثل همه چی دوستان مسدود کردن.
آواتار
خودشون رو شبیه درخت کاج به تصویر کشیده. TT رفتم توضیحاتش رو خوندم و بسیار جذاب بود. با اینکه به نظر نمی‌رسید ولی جزئی بهش پرداخته شده بود. حالا دارم فکر می‌کنم واقعا طرف مقابل متوجه تمام منظور‌ها میشه؟
این خطشونه و آره احتمالاً متوجه همه چی می‌شه. اون‌ها این جوری برای هم نامه می‌نویسن.
آواتار
البته ترجمه ای که گذاشته ای خیلی با توضیحات انگلیسی همخوان نیست. همسری در کار نیست. بچه ای (هنوز) در کار نیست. و دخترک نویسنده، (هنوز) به کس دیگری فکر نمی کند. و اگرچه که قاعدتا غمگین است اما به غمش اشاره ای نکرده است. خدا به داد ویکی فا برسد :))
ترجمه رو از پست دوستم کپی کردم. بذار خودم چکش کنم. ممنون که تذکر دادی.
-----------------------------------------------------------
مرس که گفتی ویرایشش کردم.
درباره بچه گویا اشتباه کرده دوستم. مرسی که گفتی درستش کردم.
همسر رو تغییر ندادم چون گفته زیر یه سقف زندگی می‌کنن و به نظرم واژه خوبیه.
غمگین بودن تو متن انگلیسی اومده : The girl also informs the boy that she is alone in her house and she is sad.
درباره فکر کردن به کس دیگه هم به نظرم اشتباه می‌کنی تو متن انگلیسی اومده: before she gives into the advances made by the new Yukaghir
آواتار
یعنی به جای نوشتن نقاشی می کشن ؟ =)
کلمه ها رو تو اشکال جا میدن ؟
جالبه ((=
آره. بعضی خطا این جورین. تصویری.
آواتار
۰۲ ژانویه ۰۰:۱۹ دامنِ گلدار
چه جالبه، چه‌قدر هم پراحساس و موثر.
آره واقعا جالبه.
آواتار
زیباترین چیزی بود که توی چند ماه اخیر دیدم و خوندم..
ممنون. برای منم جالب بود.
آواتار
چون به نظرم موضوع مهمی است یه کامنتی روی جواب شما میذارم.
ما اینجا سه تا چیز داریم:
متن/نقاشی اصلی یا ترجمه ی متن/نقاشی اصلی که شما توی علامت نقل قول گذاشتید.
تفسیر نویسنده ی وبلاگ مرجع درباره متن/نقاشی اصلی.
تفسیر و ترجمه ی شما از همه ی اینها.

وقتی در نقل قول، آن هم با ضمیر اول شخص، مینویسید "غمگینم" یعنی باید در متن/نقاشی صراحتا چنین چیزی آمده باشد. ولی نیامده. چیزی که نوشتید به وضوح تفسیر نویسنده ی وبلاگ مرجع است.
همینطور درمورد [شروع کرده ام که به فلان فکر کنم] که باز تفسیر را با ترجمه درهم آمیخته اید.
کلمه "همسر" هم به وضوح بار حقوقی/عرفی/شرعی/فرهنگی/زبانی بسیار متفاوتی از "دختر" داره و سهل انگاری در استفاده از اون باعث میشه به جای یک عاشق شیدا با یک هنجارشکن، و به جای یک آدم هوسباز با یک فرد ارتدوکس، و به جای یک متن "پراحساس و موثر"، با یک مورد تیپیک عشق بیمارگونه مواجه باشیم.
اذیت میکنی مهندس.
من منبع دیگه‌ای از کتاب Tomasz Wicherkiewicz زبان‌شناس لهستانی گذاشتم که در اون هم، به تنها و غم‌گین بودن دختر اشاره شده و نشانه‌اش رو چندضلعی دور دختر بیان کرده (Lines around the figure c depict the sadness of the deserted girl living alone in her Yukaghir house).
البته اون وبلاگ شیوه خواندن رو زیباتر و دقیق‌تر ترسیم کرده.

هنوز حس نمی‌کنم همسر ترجمه بدی برای زبان فارسی باشه. چون اون‌ها الان در یک خونه زندگی می‌کنن و شاید به زودی بچه‌دار بشن! از دید فرهنگی برگردان خیلی بدی نیست چون این کاریه که همسرها در ایران می‌کنن نه معشوق‌ها. ولی چون انگار این واژه برای تو معنای قوی‌ای داره، من به «یار» تغییرش می‌دم تا راضی باشی : ).

پ.ن: البته پاسخ قبلی من برای «ترجمه ای که گذاشته ای خیلی با توضیحات انگلیسی همخوان نیست» بود. منظورم اینه که «تفسیر» و «باید در متن/نقاشی صراحتا چنین چیزی آمده باشد» ربطی به نظر قبلی نداره. البته نقد خوبی بود که مطرح کردی.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
سرندیپیتی تنها نام شخصیت صورتی کارتون جزیرهٔ ناشناخته نیست؛ «serendipity» واژه‌ای انگلیسی با پیشینه ایرانیست که به یافته‌ای نیکو به صورت ناگهانی اشاره دارد. دست‌آوردی اتفاقی و مثبت که جوینده به دنبالش نبوده، اما به دستش آورده.
همان‌طور که بعضی آدم ها ناگهان خوشبخت می‌شوند، همان‌طور که شاید شما یک روز سرندیپیتی خود را بیابید.

پ.ن: واژه سرندیپیتی از واژه ایرانی سرندیپ ساخته شده. سرندیپ به معنای سریلانکایی است.


ذات متن برای خوانده شدن است. کپی بدون ذکر منبع مجاز می‌باشد.